۱۳۹۶ خرداد ۱۳, شنبه

برای روزهای پیش رو و سالهای دور از خانه

وبلاگم سرده. رنگش سفیده و احساس باز بودن بهم میده. انگار کلمه ها میخوان بدون و از تو قاب وبلاگم فرار کنن. ترجیح من اگر مهم بود آبی میکردمش. یه آبی تیره. احساس امنیت میده بهم انگار که کلمه ها مال خود خود خودمن و تا ابد هم مال من میمونن. ولی نه ترجیحم مهمه و نه عرضه ش رو دارم.
نمیدونم چرا عرضه وبلاگ نوشتن هم ندارم دیگه. یعنی همین الانشم نزدیک پنچاه تا پست منتشر نشده تو درفتم هست و صرفا دوتاش رو پست کردم. ولی خب داشتم به یک ماه آینده تا یکسال آینده فکر میکردم. قراره کنکور داشته باشم. قراره اذیت بشم و غصه بخورم. قراره تنها تهران زندگی کنم و تلاش کنم از شب و تنهایی نترسم.به نظرم زیاد اومد. خیلی زیاد اونقدر که من از پسش برنیام شاید. ترسیدم و اولین چیزی که به ذهنم اومد وبلاگ بود.
وبلاگ امنه.چه سفید باشه چه آبی.ترجیح من ولی آبیه

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر